امیرحسین عزیزمامیرحسین عزیزم، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 4 روز سن داره
شقایق عزیزمشقایق عزیزم، تا این لحظه: 2 سال و 10 ماه و 10 روز سن داره

امیرحسین عزیز خاله

امیر حسین و خاطرات گذشته (عکسهای روی گوشی بابا -5)

امیر حسین و خاطرات گذشته عکسهای روی گوشی بابا     بازی تو کمد لباسها امیر حسین گیره مامان زده به سرش     اینجا مال عید نورز 92 سفری که امیرحسین همراه با مامان و بابا و خانواده خاله به سفر رفته بودند   ...
27 فروردين 1393

امیر حسین و خاطرات گذشته (عکسهای روی گوشی بابا -3)

  سلام به همه شما دوستان عزیز امیر حسین خاله این روزها یکم بازیگوش تر شده بطوری که نمیزاره ازش عکس قشنگ بگیریم به محض اینکه دوربین دستمون میبینه میخواد ازمون بگیره واسه همین نمیتونیم عکس بگیریم ازش این عکسها ادامه عکسهایی که از گوشی بابا گرفتم و تاریخ دقیقش و نمیدونم ولی مال یک سال گذشته هست خواستم یادآوری کنم خاطرات کوچکتر بودنت و چه زود گذشته همه این لحظه های شیرین انشا.. که سلامت و سربلند باشی و زیر سایه پدر و مادر و لطف و محبت خدا شاهد بزرگ شدنت باشم عزیز دل خاله دوستت دارم       اینجا امیر حسین وقتی مامانش داره نماز میخونه مامان مجبور میکنه مغنه اش و بده تا امیرحسین س...
27 فروردين 1393

امیرحسین و سیزده بدر 93

سیزده بدر امیرحسین همراه بابا و مامان و عزیز جون و آقاجون و خاله زهرا رفتند طالقان خاله سهیلا همراهشون نرفت چون مامی (مادربزرگ خاله) تنها میموند خوشبختانه به همگیشون خوش گذشته بود فقط اینکه مامان و بابا یادشون رفته بود کفش امیرحسین با خودشون ببرند و امیرحسین من با دمپایی مجبور به بازی کردن بوده اینهم بخاطر اینکه وقتی راه افتادن امیرحسین خواب بوده و کفشاش گذاشتن که بردارند اما یادشون رفته بود وقتی رسیدن دیدن کفشهای بچه جا مونده خوب شاید خواست خدا بوده شاید ... اما خاطره ای شد برای همیشه قربونت بشه خاله                   ...
19 فروردين 1393